روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خواست ? شاعر:ناصر خسرو قبادیانی . ?خوانش:ایلار غفرانی


Episode Artwork
1.0x
0% played 00:00 00:00
Jun 11 2020 4 mins   5
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست وندر طلب طعمه پر و بال بیاراست بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت امروز همه ملک جهان زیر پر ماست بر اوج چو پرواز کنم از نظر تیز می‌بینم اگر ذره‌ای اندر ته دریاست گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست بسیار منی کرد و ز تقدیر نترسید بنگر که از این چرخ جفا پیشه چه برخاست ناگه ز کمینگاه یکی سخت کمانی تیری ز قضا و قدر انداخت بر او راست بر بال عقاب آمده آن تیر جگر سوز وز عرش مر او را به سوی خاک فرو کاست بر خاک بیفتاد و بغلتید چو ماهی بگشود پر خویش سپس از چپ و از راست گفتا: عجب است این که ز چوبی و ز آهن این تیزی و تندی و پریدن ز کجا خاست؟ چون نیک نظر کرد و پر خویش بر او دید گفتا: ز که نالیم که از ماست که بر ماست! شاعر : ناصرخسرو قبادیانی اینستاگرام : ailar__ghofrani@