منشه امیر : اگر در مذاکره با آمریکا حکومت ایران قصد اتلاف وقت داشته باشد، قطعاً دولت ترامپ به دنبال راهحلهای دیگر و احتمالاً راه حل نظامی خواهد رفت.ارزیابی که در اسرائیل و آمریکا وجود دارد این است که تضعیف قدرت نظامی ایران و تجهیز قوای سپاه پاسداران در مواجهه با اسرائیل و آمریکا از قدرت سرکوب حکومت علیه مردم ایران خواهد کاست و آنان را به خیزش و اعتراض علیه وضع موجود ترغیب خواهد کرد. حملۀ نظامی باعث تضعیف حکومت اسلامی می شود و تضعیف حکومت اسلامی دلگرمی مردم ایران را در پی خواهد داشت.
سهشنبه چهارم فوریه، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، و دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، گفتگوهای رسمی در کاخ سفید دربارۀ خاورمیانه و به ویژه دربارۀ ایران و مرحلۀ دوم آتش-بس در غزه انجام میدهند.
منشه امیر، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل ایران و خاورمیانه، در مصاحبه با رادیو بینالمللی فرانسه، دربارۀ اهم موضوعهای ملاقات رهبران دو کشور چنین گفته است :
"مهمترین موضوع گفتگوهای بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ ایران و پیشبرد مسئلۀ عادیسازی روابط میان اسرائیل و عربستان است. تا آنجا که به ایران مربوط می شود پروندۀ اتمی و به موازات آن برنامۀ موشکی این کشور و همچنین سپاه پاسداران و نیروهای نیابتی تهران در منطقه و نقض تحریمهای بینالمللی از سوی جمهوری اسلامی و بالاخره مهمتر از همه چگونگی "زدن سر مار" در تهران اهم مسائلی است که سران اسرائیل و آمریکا درباره شان تبادل نظر میکنند.
در تمام این زمینهها اسرائیل و آمریکا با یکدیگر همنظر هستند. ولی هنوز مشخص نیست که آیا دو کشور در این زمینهها با یکدیگر هماهنگ نیز هستند یا نه.
آنچه مسلم است این است که آقای ترامپ از جنگ گریزان است و خواستار آرامش برای توسعۀ اقتصادی است. به همین خاطر ممکن است آقای ترامپ فشار حداکثری را بر جمهوری اسلامی ایران به ویژه در زمینۀ فروش و صدور نفت به اجرا بگذارد. سخنان رهبران جمهوری اسلامی از جمله مسعود پزشکیان و محمدباقر قالیباف دربارۀ وضعیت فاجعهبار اقتصادی ایران و خطر تشدید اعتراضهای اجتماعی همگی از نگرانیهای آنان دربارۀ اوضاع کشور و آیندۀ حکومت پرده برمیدارند. همین نگرانی از هم اکنون مجادلات علنی و مخفی میان رهبران جمهوری اسلامی حول مسئلۀ مذاکره با آمریکا را برانگیخته است.
به گمان من دولت ترامپ زمان محدودی را برای مذاکره با رژیم ایران در نظر گرفته است و اگر در این مذاکرات دولت ایران قصد اتلاف وقت داشته باشد، قطعاً دولت آمریکا به دنبال راهحلهای دیگر و احتمالاً راه حل نظامی خواهد رفت. تصور من این است که در صورت انجام مذاکر با آمریکا، علی خامنهای خواهد کوشید امتیازی ندهد. ولی برای او حفظ نظام اسلامی در عین حال اوجب واجبات است. به همین خاطر در صورت مواجهه با شورشهای اجتماعی مردم تنگدست، خامنهای حتماً به "نرمش قهرمانانه" روی خواهد آورد.
طی سالیان دراز علی خامنهای همواره دو موضع ضد و نقیض را دربارۀ مسائل مختلف به طور همزمان گرفته است. یعنی همواره یکی به نعل زده است یکی به میخ تا بتواند در صورت شکست یک طرح موضع حق به جانب گرفته و بگوید : "من که هشدار داده بودم. من که گفته بودم و غیره." آخرین نمونۀ این روش، موضعگیریهای اخیر او دربارۀ مذاکره با دولت ترامپ است : خامنهای از یک طرف موافقت اصولی خود را با معامله و گفتگو با آمریکای ترامپ اعلام کرده و از طرف دیگر ویژگی ممتاز مردم ایران را در گفتن "مرگ بر آمریکا" خلاصه نموده است، هر چند این نه مردم ایران، بلکه حکومت اسلامی است که در این سالها "مرگ بر آمریکا" گفته است.
در خصوص مذاکره با رژیم ایران، موضع بنیامین نتانیاهو کاملاً روشن است. او می گوید که مذاکرات طولانی با جمهوری اسلامی طی بیش از دو دهۀ گذشته همگی بی ثمر بودهاند زیرا رژیم ایران به هیچ وجه زیر بار چشم پوشی از برنامۀ اتمی خود و میلیاردها دلاری که در این راه صرف کرده نخواهد رفت. ولی با توجه به زمان محدودی که ترامپ برای مذاکره با حکومت ایران در نظر گرفته، بنیامین نتانیاهو منتظر میماند که رئیس جمهوری آمریکا نیز همانند او به بی فایده بودن مذاکره با تهران پی ببرد و در نهایت به راهحل نظامی برای متوقف کردن برنامۀ اتمی ایران متمایل بشود.
ارزیابی که در اسرائیل و آمریکا وجود دارد این است که تضعیف قدرت نظامی ایران و تجهیز قوای سپاه پاسداران در مواجههبا اسرائیل و آمریکا از قدرت سرکوب حکومت علیه مردم ایران خواهد کاست و آنان را به خیزش و اعتراض علیه وضع موجود ترغیب خواهد کرد. حملۀ نظامی باعث تضعیف حکومت اسلامی می شود و تضعیف حکومت اسلامی دلگرمی مردم ایران را در پی خواهد داشت."