پادکست قصه‌خوانی با علیرضا روشن: سفرهای سندباد بحری - از هزارویک شب، ترجمه طسوجی تبریزی قسمت نهم: همسران زنده‌به‌گور


Episode Artwork
1.0x
0% played 00:00 00:00
Mar 28 2024 14 mins   2
سندباد با ساختن زین اسب حسابی به مال و منال می‌رسد و مقرب درگاه پادشاه می‌شود. به درخواست پادشاه با یک زن ثروتمند ازدواج می‌کند و در همان مملکت می‌ماند روزهای خوشی را می‌گذراند تا این که زن همسایه می‌میرد. سندباد برای تسلیت به خانه همسایه می‌رود اما مرد همسایه را می‌بیند که پکر و ناراحت است و زانوی غم به بغل گرفته. علت اندوهش را جویا می‌شود. مرد می‌گوید در این سرزمین هر زن یا مردی که بمیرد، همسرش را هم با او زنده به گور می‌کنند.داستان زنده‌به‌گور کردن زنان و مردانِ همسرمرده در داستان درخشان دیگری به نام «شاه آزادبخت و چهار درویش» هم روایت شده که به گمان من از حکایت سندباد گیراتر و دقیق‌تر است. اگر روزگار مرافقت کرد، به دوره قاجار که برسیم آن را هم برای‌تان میخوانم.