این داستان کوتاه بیانگر درگیری عاطفی مهناز، زنی مهاجر و تنها با مردیست به نام امیر که ظاهراً، بر اساس گمانهزنیهای او به دلایل مرتبط با مشکلات ویزا و مهاجرت، در ترکیه گرفتار شده و نمیتواند به مهناز در آمریکا ملحق شود. آنچه که برای امیر اتفاق افتاده تا پایان داستان پوشیده میماند. اما همینقدر مشخص است که این جدایی فیزیکی و عاطفی، زندگی مهناز را تحت تأثیر قرار داده و او را درگیر احساسات عمیق و پیچیده تنهایی، انتظار و استیصال میکند. داستان را با صدا و اجرای باهار مومنی می شنوید.