Jul 18 2023 42 mins 28
در حالی که لندن برای کریسمس آماده میشود، روزنامهها از سرقت یک سنگ قیمتی تقریباً گرانبها، «یاقوت کبود» از سوئیت هتل «کنتس مورکار» خبر میدهند.
کنتس مورکار ۱۰۰۰ پوند جایزه برای برگرداندن یاقوت گمشده تعیین کرده و پلیس «جان هورنر»، یک لولهکش با سابقهی کیفری را که در اتاق کنتس مشغول تعمیر شومینه بوده، دستگیر میکند. در همان حال در خیابان بیکر، هولمز درحال فکر کردن به کلاه قدیمی لگدخوردهای است که پیترسون، دربان هتل برای او آورده و از هولمز برای بازگرداندن کلاه به همراه «غاز کریسمس» به صاحب واقعیاش کمک میخواهد.
اگرچه این غاز برچسبی با نام «هنری بیکر» دارد، اما امید چندانی برای یافتن مالکی با چنین نام معمولیای وجود ندارد. پترسون غاز را برای شام به خانه میبرد و هولمز کلاه را برای «تحقیق» نگه میدارد، اما ساعتی بعد پترسون با عجله بازمیگردد و چیز عجیبی را که در شکم غاز پیدا کرده به هولمز نشان میدهد.