مجله‌ی داستانی بیدار

Dec 04 2023 37 ep. 132
مجله‌ی داستانی بیدار Podcast artwork

در بیدار به داستان کوتاه ایرانی می‌پردازیم با انتشار داستان، مقاله، نقد، ترجمه، و پادکست. باور داریم که داستان‌خوانی و داستان‌نویسی برای رشد فرهنگ، درک یکدیگر، و شناخت خویشتن سودمند است. این سخن ماست «ما بیداریم که ببینیم، بشناسیم، بنویسیم، و بشنویم.» bidarnameh.com

  Society & Culture
RSS feed Share
Copy RSS


Subscribe on Podcast Addict


آهو در نیویورک

May 13 2022 14 mins  
اَلِکس وارد لابی ساختمان بورس وال ‌استریت نیویورک شد. صبح، مه‌آلود و خاکستری بود. سوز و سرما، مَنهَتن را فراگرفته بود. برفِ رویِ پالتو‌یش را تکاند و کفش‌هایش را با فرش جلویِ در، پاک کرد. صدای پا روی کفپوش سنگی ان

ماهی‌های قرمز و آبشار

Dec 04 2023 3 mins  
بیش‌تر لبخند بزن, بیش‌تر! برق فلاش پر نور، چشمان سیاه سارا را برای لحظه‌ای کور کرد. پیراهن سفیدی پوشیده بود که مانند لباس عروس دنباله‌ی بلندی داشت با طرح نامنظمی از ماهی‌های سرخ و طلایی که به‌ او شکوه یک شاه‌با

طوطی و آفتابگردان

May 21 2021 2 mins  
به‌قفس پرنده نگاه کردم. ساک خرید را از یک شانه به‌شانه‌ی دیگر انداختم. پرنده‌ی داخل قفس، بدنی لاغر و بال‌های سبز داشت. قفس، در بیرون مغازه روی صندلی گذاشته شده بود. پرنده، طوطی‌وار تکرار می‌کرد: «بیا بریم، بیا

تونل

May 22 2021 28 mins  
مرد جوانی که آن بعد‌از‌ظهر یکشنبه سوار قطار همیشگی‌اش شد بیست و چهار ساله و چاق بود. چاق بود تا از خودش نگهداری کند، چرا که هر چیز نامعمولی می‌ترساندش. براستی، این بینش شفاف شاید تنها توانایی واقعی‌ای بود که دا�

نذری آقاجون

Feb 17 2021 12 mins  
به پدربزرگ می‌گفتیم آقاجون. از ایام جوانی موهایش سفید بود و یک وری آن را شانه می‌زد تا با پارافین حالت بدهد. در همان سن و سال هم ته ریش و سبیلش سپید شد که با آن نگاه مهربانش به او حالت پدربزرگی دوست داشتنی می‌داد.

رویای شبانه‌ی حافظ

Feb 01 2021 3 mins  
شراب شیراز را در دو گیلاس بلورین ریخت. به سلامتی نوشیدیم. شب خنکی بود و زیر نور شمع پلک هایم سنگین شده بود. حس خوشی داشتم. حافظ گفت: «بگذار یک فال از دیوانم برایت بگیرم.» موجی لرزان از بدنم گذشت. حافظ همیشه بدون هیچ

در آینه‌ی او

Dec 22 2019 2 mins  
عقربه‌ها، ساعت سه را نشان می‌دادند. آسمان به اوج تاریکی رسیده بود. مرد در حالی کلافه بود و طول اتاق را قدم می‌زد با عصبانیت رو به او کرد و گفت: تمومش کن. او اعتنایی نکرد وگفت: بازم می‌گم، نباید بهش بگی. مرد گفت: م

نقد داستان «جرات یا حقیقت»

Oct 12 2019 13 mins  
نقد داستان «جرات یا حقیقت» نوشته‌ی میلاد رضایی. علیرضا ایرانمهر. مجله‌ی داستانی بیدار. جشنواره‌ی داستانی فسون.

شکل‌شناسی همینگوی

Sep 29 2019 29 mins  
رابطه‌ی عشق در شروع زندگی و شروع داستان. چیدمان انفجارهای در در نقاط کلیدی داستان. شیوه‌ی قرار گرفتن اتفاق، موقعیت و گسترش در داستان. کنار کسی که بهت خیانت میکنه چی میگی؟

آتش زیر خاکستر

Sep 29 2019 5 mins  
داستان آتش زیر خاکستر نوشته مرضیه کوکبی. جمعیتی باور نکردنی دور مردی که قرار بود امروز به جرم قتل سرش بالای دار برود، گرد آمده بودند و مأمور اجرا با صدای بلند حکم قاضی را قرائت می‌کرد.